علیرضا طهماسب نه فقط برای متخصصین حوزۀ روانکاوی، که برای تمامی علاقهمندان به این قلمروِ دانشی در ایران نامی آشناست. او طی سالهای اخیر عمدۀ همت خود را صرف آموزش و تربیت رواندرمانگران پویشی و ترجمۀ کتاب در این حوزه کرده است.
در این نوشتار قصد داریم به آثاری که او به فارسی برگردانده توجه کنیم، موضوع هریک را بهاختصار توضیح دهیم و ویژگیهای آنها را برشماریم. ازآنجاکه همۀ این آثار متعلق به حوزه روانکاوی و مسائل و مفاهیم آن اند، لازم است در ابتدا اشاره کنیم که فهم درست و دقیق از روانکاوی، و مفاهیم همبستۀ آن، تنها با توجه به تاریخ آن (به ویژه تاریخ فرهنگی قرن 19 ام) حاصل میشود.
و بنابراین لازم است، بههنگام پرداختن به آثار مربوط به این حوزه، نگاهی به تاریخ تکوین این قلمروِ اندیشهای داشته باشیم، چنانکه خود فروید نیز معتقد است بهترین راه برای فهم روانکاویْ پیگیریِ خاستگاه و روند تحول آن است.
کتاب زندگی علمی من اثر فروید
اینجا نقطۀ خوبی است که بحثمان را بهسمت یکی از آثار فروید سوق دهیم که ازقضا علیرضا طهماسب آن را به فارسی ترجمه کرده است. کتاب «زندگی علمی من» کتابی است فراتر از یک زندگینامۀ خودنوشت، که سیر تاریخیِ آرا و اندیشههای فروید را بههمراه اشاراتی به سرگذشت جنبش روانکاوی در خود گنجانده است. فروید در این کتاب، با روایتی ساده و روان، شرح میدهد که روانکاوی چگونه از دل تجارب شخصی خودش، یعنی یک عصبشناسِ علاقهمند به پدیدههای ذهنی، متولد میشود. زبان ترجمۀ طهماسب نیز لذت خواندن متن را دوچندان کرده است و در این کتاب، همچون سایر ترجمههای او، با زبانی نسبتاً فاخر و ادبی در عین رعایت سادگی و دوری از پیچیدگیهای کلامی روبهرو میشویم.
کتاب فروید اثر جاناتان لیر
کتاب بعدی «فروید» اثر جاناتان لیر است. این کتاب نیز منبعی بسیار غنی برای معرفی فروید به متخصصین و علاقهمندان حوزۀ علوم انسانی، بهویژه اهالی فلسفه، به شمار میرود، و از این حیث که به جایگاه اخلاق و مذهب در روانکاوی پرداخته، اثری بدیع در میان آثار ترجمهشده به فارسی محسوب میشود. به نظرم این کتاب، بهواسطۀ پرداختن به پیچیدگیهای خاص روان آدمی، و شرح مدل منحصربهفردِ انگیزش او، برای ما بهغایت کمکرسان است، مایی که در قرن بیستویکم به سر میبریم و عمیقاً تحت تأثیر این جهانبینی هستیم که بشر، در معنایی افلاطونی-ارسطویی، موجودی اساساً عقلانی است که ناخرسندیهای او را میتوان با قرصهای اعصاب یا گفتوگوی منطقی رفعورجوع کرد. در نتیجه، این کتاب ما را دربرابر این پرسش سرنوشتساز مجهز میسازد که «آیا روانکاوی هنوز به کار میآید؟». علاوهبراین، کتاب لیر در حکم چراغی روشن و راهگشاست که بر ابهامات و کجفهمیهای بیشماری که از اندیشۀ فروید، ازجمله مفهوم میل جنسی در نظریۀ او، وجود دارد پرتو میافکند.
آثار و اندیشههای زیگموند فروید
کتاب بعدی، که مشخصاً به خود فروید پرداخته، عنوان «آثار و اندیشههای زیگموند فروید» را بر پیشانی خود دارد و اثر ژان میشل کینودو، عضو افتخاری انجمن روانکاوی بریتانیاست. این کتاب راهنمای خوبی برای مطالعۀ آثار فروید است و، چنانکه مترجم نیز در پیشگفتار اشاره میکند، هم به زمینه و زمانۀ آثار فروید پرداخته، و هم به زبان و شیوۀ استدلالآوری و روششناسی خاص او توجه داشته است.
همانطور که در ابتدای این متن اشاره شد، در پرداختن به حوزۀ روانکاوی، رعایتکردن نگاه تاریخیْ مؤلفهای ضروری به حساب میآید، و به نظر میرسد دکتر علیرضا طهماسب نیز در گزینش آثاری که برای ترجمه مناسب دیده است این مطلب را از نظر دور نداشته و آثاری را برای ترجمه انتخاب کرده است که کموبیش ماهیت تاریخمندانه دارند. به بیان دیگر، ما در آثار ترجمهشده به قلم طهماسب فقط با صِرف مفاهیم روانکاوانه مواجه نمیشویم، بلکه میتوانیم این مفاهیم را در بستری تاریخمند پیش چشم داشته باشیم، و این از آن روست که نظریههای روانکاوی جزیرههای جداافتاده نیستند که بتوان آنها را بهشکل مستقل یا اتمیزه مطالعه کرد، بلکه باید همواره آنها را در نسبت با سایر نظریات و توجه به سیر تاریخی آنها فهم و تبیین کرد، چه رویکردمان همدلانه باشد چه رویکردی انتقادی اتخاذ کنیم.
درآمدی بر روابط موضوعی و روانشناسیِ خود
این نکتۀ اخیر، بیش از هر کتاب دیگری، در اثر ممتاز مایکل سنتکلر با عنوان «درآمدی بر روابط موضوعی و روانشناسیِ خود» به چشم میآید. نویسنده در این کتاب به توضیح و تشریح نظریات نظریهپردازانِ مطرح در دو حوزۀ «روابط موضوعی» و «روانشناسی خود» پرداخته و از نسبت میان این نظریات نیز غافل نبوده است. هرچند در تبارشناسیِ مفهوم «روابط موضوعی» سرانجام به خود فروید خواهیم رسید، اما مسامحتاً میتوان نظریات «روابط موضوعی» و «روانشناسی خود» را دو جریان فکریِ فاصلهگرفته از مدل کلاسیک فرویدی دانست که، برخلاف مدل کلاسیک فرویدی که محوریت آن با دورۀ ادیپی است، بر دورۀ پیشادیپی تمرکز دارند.
کتاب ماتریس ذهن اثر تامس آگدن
در این کتاب، مختصری از آرای نظریهپردازان مطرح این دو جریان فکری بههمراه اصطلاحات و مفاهیم تخصصی آنها شرح داده میشود، مفاهیمی که کموبیش در کتابهای «ماتریس ذهن» و «درآمدی نو بر روانکاوی» نیز با بیانهایی دیگر تکرار میشوند، البته با این تفاوت که تمرکز تامس آگدن، نویسندۀ «ماتریس ذهن»، بیش از هر چیز بر چگونگی «روانمند»شدن نوزاد با تکیه بر نگاه روانکاوانی همچون ملانی کلاین و دانلد وینیکات بوده است. آگدن توصیف و تبیینی وجدآور از دنیای دروانروانیِ نوزاد و مکانیزمهای متعدد آن عرضه کرده و شرح میدهد که نوزاد چگونه در روند رشد خود، و در دل تعامل با مادر یا مراقب اولیه، رفتهرفته روانمند شده و «تجربه میکند».
کتاب درآمدی نو بر روانکاوی اثر آنتونی بیتمن و جرمی هولمز
«درآمدی نو بر روانکاوی»، اثر مشترک آنتونی بیتمن و جرمی هولمز، نیز به مفاهیم و اصول روانکاویِ اصطلاحاً نو یا مدرن، و تمایزی که میان روانکاوی کلاسیک و رویکردهای جدیدتر وجود دارد میپردازد. این کتاب منبع خوبی برای فهم کلیت روانکاوی و پاسخ به این پرسش است که اساساً روانکاوی چیست و روانکاو کیست. کتاب دو بخش نظری و بالینی دارد و به نظر من، با توجه به سابقۀ تحصیلات یکی از نویسندگان در روانپزشکی، سهم قابلتوجهی از محتوا صرف نگریستن به روانکاوی از منظری روانپزشکانه شده است.
کتاب "دگرگونی زندگیها" اثر دیوید مالان و پاتریشیا کاگلین و "مرجع رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاهمدت" اثر نت کن
دو کتاب بعدی «دگرگونی زندگیها» و «مرجع رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاهمدت» نام دارند. این دو کتاب نیز مشخصاً به رویکرد درمانیِ «ISTDP» پرداختهاند که بنیانگذار آن پروفسور حبیب دوانلو بوده است. کتاب «دگرگونی زندگیها»، نوشتۀ دیوید مالان و پاتریشیا کاگلین، به بررسی فنون و مفاهیم رواندرمانی پویشی پرداخته است و محوریت آن بر چرایی و چگونگیِ پرداختن به هیجانات و تجربۀ اصیل آنها در این مدل درمانی است. در این کتاب روند درمان ۷ بیمار بررسی میشود که پیگیریهای متعدد پس از پایان درمان، و مشاهدۀ عدم بازگشت سیمپتومها، حاکی از اثربخشی قابلتوجه این درمان است. کتاب دوم یعنی «مرجع رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاهمدت» اثر نت کُن نیز یک دایرةالمعارف مفهومیِ مرجع است که به توضیح و تبیین مفاهیم پایهای در رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاهمدت میپردازد و مرجعی مناسب و البته ضروری برای درمانگران پویشی به حساب میآید.
در انتها خوب است چند جمله نیز درباب کیفیت ترجمۀ این آثار بگوییم که از یک سو مرهون فهم دقیق طهماسب از این حوزه است و از سوی دیگر به توانایی و مهارت او در برگرداندن مفاهیم ژرف و گاه بهغایت پیچیدۀ این حوزه به فارسی بازمیگردد. به نظر میرسد طهماسب، بهسبب مطالعات فراوانی که در کلیت شاخههای علوم انسانی دارد، و نیز بهواسطۀ گنجینۀ غنی واژگان فارسی که بر آنها مسلط است، مهارتی ستودنی در گزینش معادلها و حتی الگوهای بیانیِ جملات به فارسی دارد، چنانکه تا جای ممکن چیزی از محتوای متن اصلی در فرایند ترجمه از دست نرود. همچنین مزیت دیگرِ آثار ترجمهشده به قلم دکتر طهماسب افزودههای مترجم به متن اصلی است که به غنای کتابها افزوده و مطالعۀ آنها برای خوانندۀ فارسیزبان را تسهیل میکند، ازجمله پیشگفتارهای ابتدای کتاب و فرهنگ اصطلاحات و واژهنامههایی که به انتهای کتابها اضافه شده است. در پایان این متن، و بهعنوان مشتی نمونۀ خروار، برشی از متن فروید را که طهماسب در دیباچهاش بر کتاب «زندگی علمی من» ترجمه کرده میخوانیم:
«هر آنکه چشمی برای دیدن و گوشی برای شنیدن دارد، شاید بهناگزیر برآن شود که هیچ میرندهای را توان پردهپوشی نیست. آنکه بر لبانش مُهر سکوت میزند با سرانگشتانش به سخن میآید ...».
نویسنده: مبینا حسینیخواه
هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.