اسلاوی ژیژک
سرفصلهای دوره
- جلسه اول
- توصیف زمانه ما از دیدگاه ژیژک به عنوان «زمانه ناامیدی»
- راهکارهای ژیژک در برابر این زمانه ناامیدی
- تعریف ژیژک از عمل و اخلاق
- ژیژک و سینما
- نقد اصلی ژیژک به سرمایه داری
- جلسه دوم
- مباحث هستی شناسی در آثار ژیژک
- رادیکالیزه شدن نگرش کانتی با هگل
- ژیژک و مفهوم نگاه خیره لکان
- ژیژک و عدم یکپارچگی پدیده ها
- مفهوم واقعیت از دیدگاه ژیژک
- جلسه سوم
- تعریف فلسفه و جایگاه آن در دنیای امروز از منظر ژیژک
- ماتریالیسم دیالکتیک در مباحث ژیژک
- مثال از ماتریالیسم دیالکتیک با استفاده از مفهوم سرکوب از دیدگاه فروید
- دیالکتیک از دیدگاه ژیژک
- سه ساحت روان انسان از دیدگاه لکان
- قرارگرفتن ژیژک در جانب امر واقع
مدرس
رضا احمدی
رضا احمدی دانش آموخته دکتری فلسفه، مترجم و پژوهشگر فلسفه، روانکاوی و الهیات است. رساله دکتری ایشان به مطالعه تطبیقی دلالت شناسی سوژه لاکانی و ارزیابی انتقادی آن از منظر حکمت صدرایی اختصاص دارد. رضا احمدی پژوهشگر حوزه علوم شناختی نیز می باشد.
مطالعه بیشتر
اسلاوی ژیژک: فیلسوف پارادوکس و چالشگری
اسلاوی ژیژک، که اغلب او را "الویس نظریه فرهنگی" مینامند، یکی از فیلسوفان برجسته و جنجالی معاصر است. ژیژک که در سال ۱۹۴۹ در اسلوونی به دنیا آمد، به دلیل توانایی منحصر به فرد خود در ترکیب روانکاوی، مارکسیسم و فرهنگ عامه، به شهرت جهانی رسید. آثار او به شدت تحت تأثیر فلسفههای گئورگ ویلهلم فریدریش هگل و نظریههای روانکاوی ژاک لاکان قرار دارد. پروژه اصلی ژیژک بر فهم عملکرد ایدئولوژی در جامعه معاصر، بهویژه در شکلدهی به سوژگی و پنهان کردن تناقضات متمرکز است.
ایدههای اصلی در فلسفه ژیژک
حوزه فکری ژیژک بسیار گسترده است، اما چندین موضوع اصلی در آثار او به چشم میخورد:
۱. عملکرد ایدئولوژی
ژیژک مفهوم ایدئولوژی در مارکسیسم کلاسیک را از طریق دیدگاه لاکانی بازنگری میکند. در مارکسیسم، ایدئولوژی واقعیتهای اقتصادی زیربنایی جامعه را پنهان میکند. اما ژیژک استدلال میکند که ایدئولوژی نه تنها آگاهی کاذب، بلکه بخشی جداییناپذیر از واقعیت است. او ایدئولوژی را اینگونه تعریف میکند: «نه چیزی که باور دارید، بلکه چیزی که انجام میدهید.» به این معنا، ایدئولوژی در اعمال روزمره ما نقش کلیدی دارد، حتی اگر خودمان از آن آگاه نباشیم.
ژیژک از مفهوم «فانتزی ایدئولوژیک» برای توضیح چگونگی تطبیق افراد با تناقضات واقعیت اجتماعیشان استفاده میکند. این فانتزی داستانی فراهم میکند که وضعیت فرد در سیستم را قابل تحمل میسازد. با این حال، ژیژک معتقد است که صرفاً شناخت این فانتزی کافی نیست؛ چالش واقعی مواجهه با خلأیی است که ایدئولوژی آن را پنهان میکند.
۲. سوژه و امر واقعی
با الهام از لاکان، ژیژک مفهوم سوژه را در مرکز فلسفه خود قرار میدهد. او منتقد متفکرانی است که مرگ سوژه را اعلام کردهاند و اصرار دارد که سوژگی مکانی کلیدی برای مبارزه ایدئولوژیک است. از دید ژیژک، سوژه موجودی ثابت و خودمختار نیست، بلکه از طریق مواجهه با «امر واقعی» شکل میگیرد — مفهومی لاکانی که به آنچه از نمادپردازی مقاومت میکند اشاره دارد.
امر واقعی نمایانگر نقاطی است که در آن واقعیت دچار اختلال میشود و تناقضات آن آشکار میگردد. ژیژک این ایده را برای نقد سرمایهداری به کار میبرد و میگوید سرمایهداری با سرکوب امر واقعی و ارائه روایاتی که وعده رشد و رضایت بیپایان میدهند، دوام میآورد.
۳. بازنگری دیالکتیک هگلی
ژیژک دیالکتیک هگلی را از نو احیا کرده و تفاسیر سادهسازیشدهای که فلسفه هگل را به پیشرفت خطی تقلیل میدهند، رد میکند. او به مفهوم «نگاتیویته» در فلسفه هگل تأکید دارد. به باور ژیژک، دیالکتیک هگل نه برای حل تناقضات، بلکه برای در آغوش کشیدن آنها بهعنوان نیروی محرک توسعه است.
ژیژک خوانشی لاکانی از هگل ارائه میدهد و سوژگی را نتیجه مواجهه با شکستها و ناهماهنگیها میداند. این خوانش در برابر تفاسیر خوشبینانهای که تاریخ را روندی منطقی و به سمت آزادی میپندارند، قرار میگیرد و بر تصادفی بودن و تناقضات در توسعه تاریخی تأکید میکند.
۴. نقد سرمایهداری و لیبرالیسم
فلسفه سیاسی ژیژک بر نقد سرمایهداری و نظام دموکراتیک لیبرال استوار است. او سرمایهداری را سیستمی میداند که نابرابری را بازتولید میکند و مقاومت را جذب میکند. به عنوان مثال، سرمایهداری با تجاریسازی انتقادات، آنها را خنثی میکند؛ همانگونه که در بازاریابی محصولات «سبز» یا برندهای به ظاهر اجتماعی مشاهده میشود.
ژیژک به همان اندازه منتقد لیبرالیسم است و آن را متهم میکند که با پنهان کردن نقش خود در حفظ بیعدالتیهای جهانی، تغییرات واقعی را غیرممکن میسازد. از دید او، تغییر سیاسی واقعی مستلزم گسستن از چارچوبهای ایدئولوژیکی است که لیبرالیسم آنها را طبیعی یا اجتنابناپذیر میداند.
ژیژک و لاکان: روانکاوی و ایدئولوژی
نظریههای روانکاوی ژاک لاکان اساس اندیشه ژیژک را تشکیل میدهند. مفاهیم نمادین، خیالی و واقعی در فلسفه لاکان، چارچوبی برای تحلیل سوژگی و ایدئولوژی به ژیژک ارائه میکنند.
۱. امر نمادین و ایدئولوژی
برای لاکان، امر نمادین حوزه زبان، فرهنگ و ساختارهای اجتماعی است که درک ما از واقعیت را شکل میدهند. ژیژک ایدئولوژی را درون امر نمادین میبیند که روایتها و ساختارهایی ایجاد میکند که عملکرد جامعه را ممکن میسازند. اما این روایتها همواره چیزی را حذف میکنند — امر واقعی که از ادغام در نظم نمادین مقاومت میکند.
۲. امر واقعی و تغییر اجتماعی
فلسفه سیاسی ژیژک بر پتانسیل مخرب امر واقعی استوار است. او معتقد است که تغییرات بزرگ نه از طریق سازش با امر واقعی، بلکه با مواجهه با آن رخ میدهند. به باور ژیژک، لحظات انقلابی زمانی به وجود میآیند که تناقضات سیستم به نقطهای برسند که دیگر قابل نادیده گرفتن نباشند.
۳. سوژه بهعنوان خلأ
لاکان سوژه را حول یک فقدان بنیادی، فاصلهای بین میل و تحقق آن، تعریف میکند. ژیژک از این ایده برای نقد سرمایهداری مصرفگرا استفاده میکند که با ایجاد توهم رضایت در دسترس، میل را دستکاری میکند. او استدلال میکند که سرمایهداری میل را تقویت میکند، در حالی که ساختار غیرممکن بودن رضایت کامل را پنهان میسازد.
ژیژک و هگل: دیالکتیک تناقض
رابطه ژیژک با هگل به همان اندازه مهم است که تعامل او با لاکان. او هگل را متفکری در زمینه «نگاتیویته رادیکال» میداند که فلسفهاش تناقض را بهعنوان نیروی محرک توسعه میپذیرد.
۱. نگاتیویته و سوژگی
برای ژیژک، مفهوم نگاتیویته در فلسفه هگل با ایده فقدان در اندیشه لاکان همخوانی دارد. هر دو بر این تأکید دارند که سوژگی از طریق فرآیند ازخودبیگانگی و مواجهه با تناقض شکل میگیرد.
۲. انقلاب و دیالکتیک
ژیژک دیالکتیک هگلی را به نقد سیاسی معاصر میآورد. او معتقد است که تغییر سیاسی واقعی نیازمند «نفی نفی» است — نه فقط مقاومت در برابر وضعیت موجود، بلکه بازسازی بنیادین آن.
۳. کلیت و جزئیت
ژیژک با استفاده از هگل رابطه میان آرمانهای کلی و مبارزات جزئی را بازاندیشی میکند. او کلیت را از طریق مقاومتهای خاص محقق میداند، نه جدا از آنها.
فرهنگ عامه و چالشگری
شهرت ژیژک تا حد زیادی مدیون سبک غیرمتعارف او است که نظریههای عمیق را با ارجاع به سینما، ادبیات و زندگی روزمره ترکیب میکند. فیلمهایی چون ماتریکس، آروارهها و باشگاه مشتزنی اغلب برای توضیح ایدههای فلسفی پیچیده مورد استفاده قرار میگیرند. این رویکرد نه تنها آثار او را قابل فهمتر میکند، بلکه نشان میدهد چگونه ایدئولوژی حتی به عادیترین جنبههای فرهنگ نیز نفوذ کرده است.
نتیجهگیری: میراث ژیژک
اسلاوی ژیژک فیلسوفی است که ما را وادار میکند با تناقضات ناراحتکننده جهان خود روبرو شویم. با ترکیب بینشهای لاکان در روانکاوی و روش دیالکتیکی هگل، ژیژک نقدی قدرتمند از ایدئولوژی و نقش آن در حفظ نظامهای قدرت ارائه میدهد. آثار او ما را دعوت میکند تا نه تنها امر واقعی را زیر فانتزیهای ساختاری زندگی خود تشخیص دهیم، بلکه جایگزینهای رادیکالی برای وضعیت موجود تصور کنیم.
فهرست محتوای دوره
(برای ثبت نظر، باید دوره را خریده باشید.)