ابن عربی را می توان از مهم ترین عارفان تاریخ عرفان اسلامی دانست زیرا علاوه بر کثرت تالیفات به نوعی مفهوم پردازی در عالم عرفان نیز پرداخته است. اندیشه این عارف بزرگ از آن جهت که صورتی عرفانی داشته تا زمان معاصر بیشتر توسط عرفا و یا اهل علوم دینی در حوزه علمیه مورد توجه قرار گرفته است. در دوران معاصر با گسترش مطالعات اسلام شناسی و تامل در فلسفه و عرفان و حکمت اسلامی توسط متفکران غربی و شرق شناسان ، ابن عربی پژوهی نیز از حوزه علمیه بیرون آمده و صورتی دیگر به خود گرفته است. در این نوشتار قصد داریم نگاهی کلی و گذرا به دو نحله مهم پژوهش درباره عرفان ابن عربی داشته باشیم و به خصوص بر تلاش فیلسوف معاصر فرانسوی هانری کربن در توضیح و تفسیر مفهوم تخیل خلاق در اندیشه ابن عربی تاملی کنیم.
پژوهش های علمای شیعه و حوزه علمیه ایران
تعامل فقها با عرفا را می توان نقطه مهمی در تاریخ اندیشه تشیع دانست که در این میان شاید بتوانیم فلسفه به خصوص فلسفه ملاصدرا را حلقه واسط این امر بدانیم. ملاصدرا با درآمیختن فلسفه و عرفان ، مقدمات نگاهی نو را به این دو امر فراهم کرد. در نظام فلسفی او ، عرفان و فلسفه نه دو امر متباین و حتی متعارض با یکدیگر ، بلکه در عینیت و یگانگی ، چه در روش و چه در مقصد است. این امر موجب آن شد که فقهای حوزه علمیه پس از ملاصدرا که انسی نیز با فلسفه داشته و فلسفه خوان و فلسفه دان هستند با عرفان و به خصوص با عرفان ابن عربی از در آشتی وارد شده و در آن به سیر و سلوک برسند. این نگاه به عرفان در حوزه علمیه معاصر ، از میانه عصر صفوی تا کنون ، هرچه جلوتر آمد موافقان و مخالفان محکم تری یافت. آیت الله سید علی قاضی طباطبایی ، آیت الله سید محمد حسن الهی طباطبایی ، آیت الله سید محمد حسین طباطبایی ، امام خمینی ، آیت الله حسن حسن زاده آملی ، آیت الله عبداله جوادی آملی از مهمترین علمای معاصر شیعه هستند که از ابن عربی به نیکی یاد کرده و او را در عرفان نظری ستوده اند. برای مثال ، امام خمینی در تفسیر قرآن ، شرح دعای سحر ، سر الصلوه در موارد متعدد از ابن عربی به نیکی و عظمت یاد کرده است. آیت الله حسن زاده آملی نیز به کرات در دروس فلسفه و عرفان خویش از ابن عربی نقل قول آورده و به آثار او ارجاع داده است ؛ و به گفته سید یداله یزدان پناه از شاگردان ایشان ، او ملاصدرا را زانو زده در محضر ابن عربی خوانده است و برای فلسفه ملاصدرا شانیتی عرفانی ملهم از نظام عرفانی ابن عربی قائل شده است.
این نگاه به ابن عربی و عرفان او در حوزه علمیه علی رغم اینکه وجوه مثبت بسیار دارد اما از آن جهت که فاقد فهم تماما نظام مند از عرفان اوست ، برای پژوهش درباره ابن عربی پیشنهاد نمی شود. به عبارت بهتر ، این نگاه و تفسیر ابن عربی که در میان برخی بزرگان حوزه علیمه رواج دارد بیشتر گره خورده با سیر و سلوکی علمی و نفسانی است که نمی شود آنرا بیرون از سیر شخصی افراد و یا بیرون از این نهاد علمی (حوزه علمیه) عرضه کرد. این فهم اندیشه و عرفان ابن عربی در نظامی از علوم چون فلسفه اسلامی ، فقه ، حدیث و... است و در این میان نمی توان به تنهایی به صورتبندی نظام اندیشه عرفانی ابن عربی دست یافت.
پژوهش های شرق شناسان
توجه شرق شناسان در یک سده اخیر به ابن عربی برای ما می تواند حائز اهمیت باشد. شرق شناسی که در ابتدا به تاریخ شرق و ایران توجه دارد پس از گسترش پژوهش ها متوجه تاریخ اندیشه ، فلسفه و عرفان می شود. پژوهش های شرق شناسان را می توان از منظم ترین و منقح ترین پژوهش ها درباره اندیشه عرفانی در ایران و اسلام دانست. البته این تنقیح و نظم نه به معنای فهم دقیق مفاهیم عرفانی بلکه بیشتر ناظر بر روش شناسی آنان است. شرق شناسان در پی نظام مند کردن مفاهیم عرفانی عرفا ، و از پس این امر ، فهم مفاهیم عرفانی برآمده اند. شرق شناسانی چون لویی ماسینیون ، کلود عداس ، جرالد المور ، فرانس روزنتال و رینولد نیکلسون از مهم ترین شرق شناسانی اند که در پی تنقیح و توضیح نظام عرفانی ایرانی برآمده اند.
مطالعات عرفان اسلامی در غرب تنها منحصر به شرق شناسان نیست بلکه گروه برجسته دیگری چون سنت گریان نیز در این کار وارد شده اند. مارتین لینگز ، فریتهیوف شوان و ویلیام چیتیک از چهره های شاخص این نحله فکری اند که در این میان پژوهش های ویلیام چیتیک درباره ابن عربی از اهمیت فراوانی برخوردار است. چیتیک که آشنایی دقیقی با فلسفه اسلامی و عرفان اسلامی داشته و از محضر اساتید ایرانی چون سید جلال الدین آشتیانی بهره برده است یکی از مهم ترین متفکرانی است که آثاری مهم چون کتاب «عوالم خیال» را در فهم نظام مند اندیشه و عرفان ابن عربی پدید آورده است.
هانری کربن و ابن عربی
نام هانری کربن را سخت تر از دیگر متفکرانی که درباره فلسفه و عرفان اسلامی پژوهش کرده اند می توان ذیل عنوان شرق شناس آورد. فیلسوفی که سالها در محضر متفکرانی چون ماسینیون و بریه و ... تحصیل کرده اما مجذوب اندیشه ایرانی و فیلسوف ایرانی سهروردی می شود ، و این آغازی برای فهم دیگر گونه او از عرفان اسلامی است. کربن برخلاف بسیاری از معاصران خود که معنویت اسلامی را از لنز کلیشه های شرقی می دیدند ، اصالت و عمق عرفان اسلامی را تشخیص داد و آن را بخشی حیاتی از تجربه معنوی انسان دانست. کربن ابن عربی را به عنوان شخصیتی محوری در تاریخ عرفان می شناسد که نوشته هایش همچنان الهام بخش و چالش برانگیز برای انسان ها و به خصوص جویندگان حقیقت است. کربن، در شناخت عرفان ابن عربی و کاوش او در مفهوم خیال، سهم بسزایی داشته و در تحقیقات و تحلیل های گسترده خویش به اندیشه و فهم بدیع ابن عربی در این زمینه پرداخته است. آموزه های ابن عربی نقش مهمی در توسعه نگاه فلسفی کربن ایفا کرد. او در این میان جذب تأکید ابن عربی بر عالم خیال به عنوان پلی میان عالم الهی و عالم انسانی ، که ابن عربی انرا چونان دال مرکزی در درک وحدت ادیان می دانست ، شد. این امر باعث شد که کربن تفسیر منحصر به فردی از عرفان اسلامی را ارائه داده و بر نقش تخیل خلاق در تجربیات معنوی و مذهبی تأکید کند. کربن بیان می دارد که مفهوم خیال نزد ابن عربی فراتر از تخیل است و به حیطه ای از اندیشه نظر دارد که میان عالم واقع و عالم عقل است. در تقاطع عرفان و فلسفه است که مفهوم تخیل خلاق به عنوان یک مفهوم محوری ظاهر می شود که گویی جوهر عرفان در نظر ابن عربی است. کربن در کتاب «تخیل فعال در عرفان ابن عربی» به درستی تاکید می کند که سهروردی و ابن عربی به " خانواده معنوی واحدی" تعلق دارند که همانا در فهم این دو متفکر از مفهوم و عالم خیال ظاهر می شود. همچنین او به درستی میان خیال و وهم تفاوت قائل می شود و در اینجاست که سوگوارانه بر اندیشه غربی که از این تفاوت غافل است افسوس می خورد. عالم خیال از آن رو که برزخ میان عالم ماده و عالم عقل است برای کربن مهم است و این اهمیت تا بدانجا پیش رفته که فهم این عالم و توجه به آنرا دوای درد و راه خروج از بحران مدرنیته می داند.
کربن در کتاب تخیل فعال در عرفان ابن عربی به صورتبندی مفهوم خیال و تخیل خلاق در عرفان ابن عربی پرداخته و این صورتبندی و تنقیح ، این کتاب را به یکی از مهم ترین آثار برای فهم این مفهوم نزد ابن عربی بدل کرده است. او به دقت از ترکیب " مابعدالطبیعه خیال فعال" بهره می برد و این مابعدالطبیعه را در پیوند با مفهوم تجلی می داند. او در عین حال که راهی برای فهم و حتی پاسخ مسائل و مشکلات اندیشه خود در عرفان ابن عربی دنبال می جوید و از روش شناسی فلسفی بهره می برد اما به دقت به مفاهیم مد نظر ابن عربی پرداخته و نه انکه ابن عربی تحریف شده و یا ابژه مطالعات خویش را ساخته و پرداخته باشد. جالب توجه است که کربن نه در این کتاب و نه دیگر کتاب هایی نظر به فلسفه و یا عرفان اسلامی دارد نه تاریخمندی اندیشه و اقلیم فکری خود را مغفول گذاشته و نه چنین است که تماما از منظر آن و با مواد و مفاهیم رو کرده باشد به فلسفه و عرفان و حکمت ایران و اسلام و از این روست ، چنانکه پیش تر گفتیم ، نمی توان او و آثارش را به آسانی ذیل شرق شناسی اورد.
سخن آخر
هانری کربن و اثر او درباره تخیل فعال و مفهوم عالم خیال در عرفان ابن عربی کتابی مهم برای پژوهش هایی است که بیرون از نظام حوزه علمیه در این باره شکل می گیرد. این اثر از آن رو که تلاشی برای نظام مند کردن اندیشه ابن عربی است می تواند آغازی برای این گونه مواجه و تاملات در روشی نوین بر عرفان ابن عربی و حتی دیگر عرفا باشد.
هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.