جریان شیخیه

همه ما از #بابیت و #بهائیت چیزهای پراکندهای شنیدهایم و چه بسا مطالعاتی هم داشته ایم و همیشه برایمان این سوال وجود داشته که:
مگر در قرن نوزدهم و در دوره #قاجار چه تحولاتی اتفاق افتاد که فضا برای شکلگیری فرقههایی که در ابتدا انشعابی از تشیع بودند، ولی بعدها مسیر دیگری پیمودند، فراهم شد؟
برای شناخت بهتر زمینهها و عوامل سیاسی و اجتماعی شکلگیری مکاتب و جریانهای فکری قرن نوزدهم، کم صحبت به میان نیامده؛ اما درباره محل اصلی انشعاب کمتر صحبت شده است.
جریان شیخیه و رهبر آن : شیخ احمد احسایی.
شیخ احمد، این دانش آموخته فقه اصولی که اجازه افتا و نقل حدیث از تنی چند از فقهای اصولی عراق داشت، با رابطه مهر و کیناش با فلسفه #ملاصدرا، همواره یکی از جذابترین شخصیتهای تاریخ فکری ایران دوران قاجار است. جنبش او یعنی همان شیخیه هنوز هم در کرمان، تبریز، تهران، یزد و همدان و در خارج از ایران نیز در بصره، کویت و قطر طرفداران زیادی دارد.
اما جنبش شیخیه چیست؟ شیخ احمد احسایی معروف به شیخ اوحد که بود؟ کدام شرایط اجتماعی و نوع مواجهه با گفتمانهای اعتقادی در تشیع به شکلگیری شیخیه انجامید؟ مخالف و موافقان شیخیه چه کسانی بودند؟ باورهای شیخیه دقیقا چیست؟ و مهمتر از همه، چه چیزی در شیخیه وجود داشت که بستر را برای شکلگیری بابیت و بعد بهایت فراهم آورد؟
و البته سوالی مهمتر از همه اینها: ما را امروز با شیخیه و حاج احمد احسایی چه کار؟
برای شناخت شیخیه سراغ کسی رفتهایم که سالها زمان و انرژی خود را صرف شناخت شیخیه از منظر آکادمیک کرده است. متاسفانه فضای اکادمیک داخل ایران هنوز نتوانسته قدمهای قابل قبولی در شناخت بیطرف شیخیه بردارد و از این جهت، مدرسه علوم انسانی[جیوگی] از دکتر لیلا چمن خواه، استاد دانشگاه دیتون در اوهایوی آمریکا، دعوت به عمل آورد. دکتر چمن خواه، متخصص عرفان و فلسفه اسلامی است و سالهاست که به پژوهش در زمینه تاریخ اندیشه در تشیع معاصر پرداخته است.
شاید بپرسید آیا این محتوای آموزشی برای عموم افراد مفید خواهد بود؟ اگر سودای شناخت #ایران را دارید قطعا بله. اگر هم که نه، پیشنهاد میکنیم به جای شناخت شیخیه، تی وی پلاس تماشا کنید!