لیبرالیسم
سرفصلهای دوره
- لییرالیسم
- آیا مخالفت یا موافقت با منظومههای بزرگ و تاریخ سازی مانند لیبرالیسم، موافقت یا مخالفتی بامعناست ؟
- لیبرالیسم و تحدید قدرت مطلقه
- اقتدارگرایی نهادمند و لیبرالیسم
- نظریه تفکیک قوا: مونتسکیو
- جامعه مدنی لیبرالیستی چیست ؟
- تمایز لیبرال ها و آنارشیست ها
- لیبرالیسم و فلسفه اصالت فرد
- مالکیت خصوصی : ویژگی مهم لیبرالیسم
- رویکرد لیبرالیسم در برابر مداخله دولت در اقتصاد
- اشاره کوتاهی به منتقدان مواضع لیبرالیستی
- منظور از «درک غیراجتماعی از ادراک انسان» چیست ؟
- آیا هویت امری اجتماعیست؟
- همبستگی اندام وار لیبرالیسم با سرمایهداری
- توضیحی از نظریه قرارداد اجتماعی جان لاک
- درک فیزیکالیستی لیبرالیست ها از نظام اجتماعی
مدرس
احسان فرزانه
دکتر احسان فرزانه دانش آموخته علوم سیاسی مقطع دکتری دانشگاه تهران و مولف کتاب های «وضعیت نئولیبرال» (تحلیل جامعه شناختی شعر فارسی دهههای ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰)، «نیچه و رمانتیسیسم» و مترجم کتاب «اگزیستانسیالیسم» تالیف پل فولکیه میباشد و از چهرههای جوان و فعال علوم انسانی در کشور است.
مطالعه بیشتر
یک مرور جامع بر لیبرالیسم
لیبرالیسم، یکی از ماندگارترین و تحولآفرینترین ایدئولوژیها در اندیشه سیاسی، با تاکید بر آزادی فردی، برابری و عدالت، اغلب جوامع مدرن را شکل داده است. این ایدئولوژی که در عصر روشنگری پدیدار شد، به فلسفهای چندوجهی تبدیل شده که شامل تفسیرهای کلاسیک و مدرن است. این مقاله به بررسی توسعه تاریخی و اصول اساسی لیبرالیسم میپردازد و اهمیت پایدار آن را روشن میکند.
برای مطالعه بیشتر درباره سایر ایسم ها : بسته آموزشی ایسم ها
ریشههای تاریخی لیبرالیسم
روشنگری و لیبرالیسم
لیبرالیسم در عصر روشنگری، به عنوان جنبشی فکری در قرن 18 که بر عقلانیت، حقوق فردی و شک به اقتدارگرایی تأکید داشت، شکل گرفت. اندیشمندانی مانند جان لاک، ژان ژاک روسو و مونتسکیو پایههای ایدئولوژیک لیبرالیسم را بنا نهادند.
جان لاک که اغلب بهعنوان «پدر لیبرالیسم» شناخته میشود، بر حقوق طبیعی زندگی، آزادی و مالکیت تأکید داشت. در اثر معروفش دو رساله درباره حکومت (1689)، او با استبداد مخالفت و اعلام کرد که مشروعیت حکومت از رضایت مردم ناشی میشود. از سوی دیگر، در جهان فرانسوی مفهوم «قرارداد اجتماعی» روسو، حاکمیتی مبتنی بر مشارکت فردی را ترویج میکرد. مونتسکیو نیز با نظریه تفکیک قوا، بر ضرورت ایجاد تعادل در حکومت برای جلوگیری از استبداد تأکید داشت.
تاکید روشنگری بر عقلانیت، پیشرفت علمی و سکولاریسم، زمینه مساعدی برای گسترش ایدههای لیبرالی فراهم کرد و بر جنبشهای انقلابی مانند انقلاب آمریکا و فرانسه و همچنین نگارش اسناد بنیادینی همچون قانون اساسی ایالات متحده و اعلامیه حقوق بشر تأثیر گذاشت.
لیبرالیسم کلاسیک
لیبرالیسم کلاسیک در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 ظهور کرد و خواهان محدودیت حکومت و از سوی دیگر گسترش آزادی اقتصادی بود. تحت تأثیر اصول روشنگری، لیبرالهای کلاسیک بر خودمختاری فردی، مالکیت خصوصی و بازارهای آزاد تأکید داشتند.
اقتصاددانانی مانند آدام اسمیت در کتاب برجسته خود ثروت ملل (1776)، ایده بازار خودتنظیمشونده را مطرح کردند. او استدلال کرد که افراد با پیگیری منافع شخصی خود در بازارهای رقابتی، به رفاه کلی جامعه کمک میکنند. این مفهوم لیبرالیسم اقتصادی به یکی از اصول مرکزی لیبرالیسم کلاسیک تبدیل شد.
از نظر سیاسی، لیبرالیسم کلاسیک بر حاکمیت قانون اساسی، آزادیهای مدنی و حاکمیت قانون تأکید داشت. شخصیتهایی مانند جان استوارت میل، ایدئولوژی لیبرالی را گسترش داده و موضوعاتی مانند آزادی بیان، حقوق زنان و فلسفه اخلاق را بررسی کردند. کتاب درباره آزادی (1859) اثر میل، همچنان یکی از آثار اصلی لیبرالیسم است که از این ایده دفاع میکند که افراد باید آزاد باشند تا هر آنچه میخواهند انجام دهند، مگر اینکه به دیگران آسیب برسانند.
لیبرالیسم مدرن
تا اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20، لیبرالیسم در پاسخ به صنعتیسازی و نابرابری اجتماعی دچار تحول شد. لیبرالیسم مدرن، که از پیشینیان کلاسیک خود متمایز است، نقش فعالتری را برای دولت در کاهش نابرابریهای اقتصادی و تضمین رفاه اجتماعی پذیرفت.
اندیشمندانی مانند تی.اچ. گرین و جان مینارد کینز ایدئولوژی لیبرالیسم را بازتعریف کردند. گرین مفهوم «آزادی مثبت» را معرفی کرد که بر فراهم آوردن شرایطی تأکید داشت که افراد بتوانند به پتانسیل خود دست یابند. کینز با نظریههای اقتصادی خود، بر مداخله دولت برای تثبیت اقتصاد و کاهش بیکاری در زمان بحران تأکید کرد؛ نمونه بارز این رویکرد، سیاستهای نیو دیل فرانکلین روزولت بود.
لیبرالیسم مدرن، حقوق فردی را با مسئولیتهای جمعی متعادل میکند و از موضوعاتی مانند آموزش همگانی، بهداشت و درمان، و عدالت اجتماعی حمایت میکند، در حالی که همچنان به دموکراسی و کثرتگرایی متعهد است.
اصول اساسی لیبرالیسم
برابری فرصت
لیبرالیسم ایده برابری فرصت را ترویج میدهد و معتقد است افراد باید آزادی موفقیت بر اساس استعدادها و تلاشهای خود داشته باشند، نه شرایطی که در آن متولد شدهاند. لیبرالهای مدرن بهویژه بر کاهش موانع سیستمی مانند فقر، تبعیض و عدم دسترسی به آموزش که مانع برابری فرصت میشوند، تمرکز دارند.
آزادی فردی
در قلب لیبرالیسم، اعتقاد به آزادی فردی نهفته است؛ یعنی حق هر فرد برای زندگی آزادانه بدون مداخله غیرضروری دیگران یا دولت. لیبرالهای کلاسیک بر «آزادی منفی» تأکید داشتند که به معنای رهایی از محدودیتهای بیرونی است، در حالی که لیبرالهای مدرن مفهوم «آزادی مثبت» را گسترش دادند و بر ایجاد شرایط برای توسعه شخصی و خودشناسی تأکید کردند.
حکومت محدود
لیبرالیسم خواهان حکومتی است که توسط قانون محدود شده و پاسخگوی شهروندان باشد. لیبرالهای کلاسیک که نسبت به اقتدارگرایی بدبین بودند، از مداخله حداقلی دولت، بهویژه در امور اقتصادی، حمایت کردند. لیبرالهای مدرن، در حالی که همچنان به قدرت کنترلنشده مشکوک هستند، ضرورت حکومت برای تنظیم بازارها، حفاظت از حقوق و ارائه کالاهای عمومی مانند آموزش و بهداشت را تشخیص میدهند.
تسامح و تنوع
لیبرالیسم تسامح را ترویج و تنوع را گرامی میدارد. همچنین این مکتب ارزش جوامع کثرتگرا را که در آن فرهنگها، ادیان و دیدگاههای مختلف در کنار هم زندگی میکنند، به رسمیت میشناسد. این اصل ریشه در احترام به خودمختاری فردی و آزادی وجدان دارد، همانطور که توسط اندیشمندانی مانند ولتر و جان استوارت میل بیان شده است. لیبرالیسم از حقوق اقلیتها دفاع کرده و به ایجاد جوامع فراگیری میپردازد که کرامت انسانی را حفظ میکنند.
حاکمیت قانون
حاکمیت قانون یکی از اصول بنیادین لیبرالیسم است که تضمین میکند همه افراد، صرف نظر از موقعیت، تابع یک چارچوب قانونی واحد هستند. این اصل، افراد را از قدرت خودسرانه محافظت کرده و عدالت و انصاف را تضمین میکند. دموکراسیهای لیبرال بر اساس قانون اساسی، دستگاههای قضایی مستقل و سیستمهای قانونی شفاف ساخته شدهاند که حاکمیت قانون را حفظ میکنند.
رضایت حکومتشدگان
لیبرالیسم برای حاکمیت مردمی و حکمرانی دموکراتیک ارزش بالایی قائل است. مشروعیت هر حکومتی، طبق تفکر لیبرالی، از رضایت مردمی که بر آنها حکومت میشود، سرچشمه میگیرد. این اصل در اعمالی مانند انتخابات آزاد، دموکراسی مشارکتی و مکانیسمهای مسئول نگهداشتن رهبران، تجلی مییابد.
نتیجهگیری
لیبرالیسم با میراث تاریخی غنی و اصول اساسی خود، تأثیر عمیقی بر سیستمهای سیاسی و جوامع مدرن داشته است. از ریشههای روشنگری تا تطبیقهای کلاسیک و مدرن، لیبرالیسم همچنان یک ایدئولوژی پویا و در حال تحول است که به آزادی فردی، برابری و عدالت متعهد است.
با وجود چالشهای معاصر مانند نابرابری، تغییرات اقلیمی و قطببندی سیاسی، ارزشهای لیبرالی مورد آزمون قرار میگیرند. اما این ایدئولوژی با بازنگری در اصول بنیادین خود و پذیرش دیدگاههای جدید، همچنان ارتباط خود را در دنیایی در حال تغییر حفظ میکند.
فهرست محتوای دوره
(برای ثبت نظر، باید دوره را خریده باشید.)