دازاین
سرفصلهای دوره
- دازاین
- جست و جوی مبنا برای ایجاد یک نظام فکری
- تعریف انسان به مثابه مبنای نظام فکری در تاریخ فلسفه
- هایدگر و امکان ناپذیری متافیزیک
- مهم ترین ویژگی انسان در نگاه هایدگر : پرسش از وجود
- تحلیل معنای وجود از طریق دازاین
- دازاین با چه چیزی شروع میشود ؟
- وقوف انسان به محدودیت های خویش
- دازاین به مثابه معبر و محل جلوه وجود
- مخالفت هایدگر با اومانیسم (اصالت انسان)
- نامیده شدن انسان به دازاین و دلالت های مختلف آن
- «فلسفه کمتر، تفکر بیشتر» : جمله پایانی رساله اومانیسم هایدگر
- تفاوت دازاین و داسمن در چیست ؟
- نسبت داسمن با روزمرگی
- نقد هایدگر بر تکنولوژی : نسبت تکنولوژی و دازاین
- پرسش و پاسخ
مدرس

علی اصغر مصلح
علی اصغر مصلح یکی از فعال ترین فلسفه خوانده های جهان آکادمیک کشور به حساب میآید. علی اصغر مصلح در حال حاضر استاد گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی است و مدتی نیز در جایگاه ریاست دانشکدههای ادبیات و الهیات همان دانشگاه قرار داشت. دکتر علی اصغر مصلح متولد سال ۱۳۴۱ شمسی است که پایان نامه های وی در مقاطع تحصیلی مختلف به قرار زیر بوده است :
- مقطع کارشناسی ارشد ، رشته فلسفه ، دانشگاه تهران : نظر هایدگر درباره اومانیسم
- مقطع دکتری ، فلسفه و حکمت اسلامی ، دانشگاه تربیت مدرس : مطالعه تطبیقی ابن عربی و مارتین هایدگر
کتاب های علی اصغر مصلح
کتاب های علی اصغر مصلح نشان دهنده علاقهمندی های پژوهشی او و همچنین تخصص او در حوزه های خاص اندیشه میباشد. علاقهمندی های پژوهشی دکتر علی اصغر مصلح را بطور خلاصه میتوان در حوزه های زیر در نظر گرفت :
- فلسفه افلاطون
- فلسفه هگل
- فلسفه های اگزیستانس
- فلسفه فرهنگ
- فلسفه میان فرهنگی
- عرفان نظری
در ادامه این مطلب لیست کتاب های علی اصغر مطلح برای شما علاقهمندان آماده شده است :
هگل ، نشر علمی
حقیقت و قدرت ، نشر نی
با دیگری ، نشر علمی
پرسش از حقیقت انسان ، نشر کتاب طه
تجربه واحد ، نشر علمی
فلسفه میان فرهنگی و عالم معاصر ، نشر حکمت
ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و فلسفه فرهنگ ، نشر پگاه روزگار نو
جست و جو و گفت و گو ، نشر علم
مطالعه بیشتر
دازاین در فلسفه هایدگر: یک بررسی دقیق
در فلسفهی مارتین هایدگر، مفهوم دازاین یکی از مهمترین و تحولیترین مفاهیم است. واژهی دازاین که بهطور معمول به “بودن-در-جهان” یا “بودن-آنجا” ترجمه میشود، اشاره دارد به شیوهای از وجود انسانی که هایدگر در آن انسان را در رابطهای عمیق با جهان و دیگر موجودات میبیند. با این حال، بررسیهای مختلفی از این مفهوم وجود دارد و این بررسیها زوایای مختلف فلسفه هایدگر را نمایان میکنند. در اینجا به تفصیل مفاهیم و تفاسیر مختلف دازاین پرداخته میشود.
۱. مرکزیت دازاین در اندیشه هایدگر
در قلب فلسفهی هیدگر، دازاین قرار دارد که او از آن به عنوان شیوهای از بودن انسانی یاد میکند. هایدگر اعتقاد داشت که برای درک «بودن» باید به انسانها توجه کرد، زیرا انسانها بهعنوان موجوداتی که خودآگاه به هستیشاناند، قادر به درک عمیقتر و سؤالات بنیادیتری در مورد وجود هستند.
وجود قبل از جوهر:
دازاین نقطه آغاز برای فلسفهی «بودن» در نظر هایدگر است. برخلاف سنتهای متافیزیکی که به تعریفهای ثابت و مشخص از موجودات پرداختهاند، دازاین یک موجود پویا و در حال تغییر است. برای هایدگر، انسان بهعنوان دازاین باید همیشه بهطور فعال با جهان و دیگر موجودات در ارتباط باشد و از طریق این ارتباط، هستی خود را شکل دهد.
بودن-در-جهان (In-der-Welt-sein):
یکی از ویژگیهای اساسی دازاین رابطه آن با جهان است. هایدگر بر این باور بود که انسان هیچگاه نمیتواند از جهان جدا باشد و همیشه «در» جهان است. این «بودن-در-جهان» نه تنها یک استعاره فضایی است، بلکه شیوهای است که از طریق آن انسانها واقعیتهای خود را در جهان تجربه میکنند.
بودن-بهسوی-مرگ (Sein-zum-Tode):
برای هایدگر، آگاهی از مرگ نقش بسیار مهمی در فهم دازاین دارد. او اعتقاد داشت که مواجهه با مرگ به انسانها کمک میکند که زندگی خود را بهطور اصیلتری زندگی کنند و از این طریق معنا و ارزش بیشتری به زمان خود بدهند.
۲. تفاسیر مختلف دازاین
در حالی که دازاین مفهومی مرکزی در فلسفه هایدگر است، معانی مختلفی از آن ارائه شده است. برخی از مهمترین تفاسیر و رویکردها به شرح زیر است:
الف. دازاین بهعنوان موجود انسانی در معنای اگزیستانسیالیستی
بسیاری از تفسیرها بهویژه بر این نکته تأکید دارند که دازاین به معنای خاص بودن انسان در برابر دیگر موجودات است. این تفسیر تأکید زیادی بر آزادی انسان، مسئولیت او، و رابطهی او با مرگ و زمان دارد.
اصالت در مقابل غیر اصالت:
هایدگر تفاوتی اساسی بین «بودن اصیل» و «بودن غیر اصیل» قائل است. دازاین غیر اصیل به زندگیای اطلاق میشود که انسانها بهطور غیرانتقادی از هنجارهای اجتماعی پیروی میکنند و از مواجهه با مرگ اجتناب میکنند. در مقابل، دازاین اصیل بهطور مستقیم به مرگ مینگرد، تصمیمات خود را آگاهانه اتخاذ میکند و مسئولیت وجود خود را بر عهده میگیرد.
آزادی و مسئولیت:
تفسیر اگزیستانسیالیستی از دازاین بهویژه بر آزادی انسانها تأکید دارد. انسانها از آنجا که از مرگ خود آگاهند و قادر به انتخابهای آزادانه هستند، این آزادی برای آنها بار مسئولیتی به همراه میآورد.
ب. دازاین بهعنوان بودن-در-جهان: تفسیر پدیدارشناختی
این تفسیر تأکید بیشتری بر جنبههای پدیدارشناختی فلسفه هایدگر دارد. از این دیدگاه، دازاین بیشتر بهعنوان موجودی درگیر و بهطور فعال درگیر با جهان و دیگر موجودات دیده میشود.
رابطهمندی و درگیری عملی:
در این تفسیر، دازاین نه بهعنوان موجودی جدا از دیگر موجودات، بلکه بهعنوان موجودی که بهطور غیرقابل تفکیک با دنیای اطرافش درگیر است، در نظر گرفته میشود. موجودات انسانها تنها از راه تعاملات عملی و روابط با دیگران و محیط خود به معنی و هویت میرسند.
جهانمندی (Weltlichkeit):
یکی از مفاهیم کلیدی در تفسیر پدیدارشناختی این است که دازاین همیشه در یک «جهان» قرار دارد که آن جهان بهطور فعال و متغیر در حال معنیدهی به خود و انسانها است.
ج. دازاین و زبان: تفسیر زبانی
هایدگر در دورههای بعدی فلسفهاش تأکید زیادی بر نقش زبان در افشا و گشودگی «بودن» داشت. در این تفسیر، دازاین نه تنها بهعنوان موجودی خودآگاه، بلکه بهعنوان موجودی زبانی که از طریق زبان وجود خود را درک میکند، بررسی میشود.
زبان خانهی بودن است:
هایدگر گفته است «زبان خانهی بودن است». از این منظر، دازاین بهعنوان موجودی که از طریق زبان خود به درک از خود و جهان میرسد، دیده میشود. زبان میتواند به انسانها کمک کند که به گشودگیهای معنایی در مورد «بودن» دست پیدا کنند.
د. دازاین بهعنوان موجودی تاریخی: تفسیر زمانی
این تفسیر بیشتر بر بعد زمانی دازاین تأکید دارد. هایدگر در نظر دارد که انسانها موجوداتی تاریخی هستند که زمان در فهم آنها از خود و جهان تأثیر میگذارد.
بودن-بهسوی-مرگ و تاریخی بودن:
هایدگر بر این باور است که آگاهی از مرگ و آیندهی انسانها نقش مهمی در ساختن هویت و تجربیات آنها دارد. هر انسانی در طول زمان و از طریق مواجهه با مرگ خود، درک خاصی از هستی و انتخابهایش پیدا میکند.
زمانی بودن بهعنوان افق درک:
دازاین بهعنوان موجودی که در زمان قرار دارد، همیشه در حال حرکت به سمت آینده است و گذشته و آینده او در فرآیندهای انتخابی و تجربیاش مؤثر هستند.
ه. دازاین بهعنوان "آنجا"ی بودن: تفسیر هستیشناختی
از این دیدگاه، دازاین نه فقط بهعنوان موجودی انسانی بلکه بهعنوان جایی که «بودن» در آن آشکار میشود، تفسیر میشود. هایدگر میخواهد بگوید که انسانها بهعنوان دازاین، مکانهایی هستند که در آنجا «بودن» درک میشود و افشا میشود.
افشای بودن:
هایدگر معتقد است که دازاین همان موجودی است که «بودن» را آشکار میکند و تنها از طریق انسانها است که «بودن» میتواند سؤال و بحث شود. از این منظر، دازاین در حقیقت راهی است که از طریق آن هستی خود را نمایان میکند.
نتیجهگیری: نقش پیچیده دازاین در فلسفه هایدگر
تفاسیر مختلف دازاین در فلسفه هایدگر، ابعاد مختلف وجود انسانی و معنای «بودن» را به تصویر میکشد. از تفسیرهای اگزیستانسیالیستی گرفته تا تفسیرهای پدیدارشناختی، زبانی، تاریخی و هستیشناختی، همه به نوعی به انسانها کمک میکنند تا موقعیت وجودی خود را در جهان بهتر درک کنند.
دازاین بهعنوان موجودی است که همیشه در حال درگیری با جهان است و درک عمیقتری از زمان، مرگ، و معنی زندگی دارد. مواجهه با مرگ و سوالات اساسی دربارهی «بودن» به انسانها این امکان را میدهد که به شیوهای اصیلتر زندگی کنند و معنای زندگی خود را در هر لحظه جستوجو کنند.
فهرست محتوای دوره
(برای ثبت نظر، باید دوره را خریده باشید.)