فاشیسم

#فاشیسم و یا #فاشیست بیشتر از اینکه ارجاع به یک #فلسفه و مرام سیاسی داشته باشد یک ناسزای سیاسی است؛ ناسزایی که سوسیالیستها در جعل آن برای خطاب قرار دادن دشمنان خود تأثیر بسزایی داشتند و امروزه نیز کم کاربرد نیست. ظاهراً هر جا نوعی از سیاستهای افراطیگر مردسالارانه و آغشته به نژاد پرستی قابل مشاهده است، از فاشیسم برای توصیف آن استفاده میشود.
اما براستی فاشیسم چیست؟ و فاشیست کیست؟
در این طعم موضوع میخواهیم سری زدیم به این جنبش سیاسی فعال در قرن بیستم، جنبشی که مخالفانش معتقدند همچنان نیز پابرجاست و حداقل در اتحادیه اروپا و آمریکای شمالی اشکالی از آن در حال عضوگیری است.
در این طعم موضوع سه جلسهای با جستجو در تاریخ قرن بیستم، موقعیت فاشیسم را ردیابی کردیم؛ با تاریخ شکلگیری فاشیسم آشنا شدیم و از این رهگذر، تلاش کردیم تا به تعریف دقیقتری از فاشیسم برسیم.
پرسش این است که چگونه از قرن ایدئولوژیها، یعنی قرن نوزدهم، شکلگیری فاشیسم به عنوان یک طرز تفکر و جهان بینی قابل رصد است و چرا و چگونه این جنبش فکری توانست در قرن بیستم و در دو کشور مهم اروپایی حادثه آفرین باشد؟ پرسیدیم که چگونه پایان #جنگ_جهانی به پایان «دوران فاشیسم» و نه خود فاشیسم انجامید؟ و البته از انواع فاشیسم صحبت خواهیم کرد: از آکسیون فرانسِز فرانسوی تا ناسیونالسوسیالیسم آلمانی و فاشیسم ایتالیا، از رهبرانشان و فراز و فرودشان و به ویژه از ایدئولوژیهای فاشیستی. در آخر نیز خواهیم پرسید که آیا واقعا دوران فاشیسم به انتها رسیده یا اینکه فاشیسم هر آیینه در کمین ماست، نه فقط در اروپا بلکه در خاورمیانه!؟
این درس گفتار سه جلسهای را مهدی تدینی از پژوهشگران و مترجمان فعال این حوزه تدریس کرده است.
تدینی علاوه بر ترجمه سرفصلهای مربوط به فاشیسم سالها روی این جنبش تامل داشته و حالا نتیجه آموخته و یافتههای خود را با ما به اشتراک گذاشته است.
«فاشیسم و کاپیتالیسم», «نظریههای فاشیسم» و «خاستگاههای حاکمیت توتالیتر» از آثار مورد ترجمه او بوده است.
شرکت در این جلسات به علاقمندان تاریخ سیاسی، بسامدهای قرن بیستم و البته وضعیتی که جهان معاصر به سمت آن میرود پیشنهاد می.شود.