فلسفه هوش مصنوعی
5
(1)
نظر 1
100%(1) نفر از مخاطبان این دوره را پیشنهاد کردهاند.
سرفصلهای دوره
- جلسه اول
- چرا در بحث هوش مصنوعی فارغ از مسائل تکنیکی باید درباره فلسفه آن بیاندیشیم ؟
- موضوع مورد مطالعه فلسفه تکنولوژی چیست ؟
- آیا تکنولوژی یک ابزار خنتی است ؟
- تقسیم تاریخچه هوش مصنوعی به ۳ دوره
- منظور از هوش مصنوعی موقعیتمند چیست ؟
- مقاله تورینگ و بنیان هوش مصنوعی : ماشین ها میتوانند فکر کنند ؟
- تعریف «ماشین» و «فکر کردن»
- بدن : خط تمایز انسان و هوش مصنوعی
- پرسش و پاسخ
- جلسه دوم
- اگر شرط اصلی فرایند «فکر کردن» آگاهی باشد، آیا ماشین خودآگاه است ؟
- چگونه میتوان درباره آگاهی موجودی دیگر قضاوت کرد ؟
- صحبت درباره مقاله تاثیرگذار جان سرل : مخالف نسبت دادن آگاهی به هوش مصنوعی
- منظور جان سرل از «هوش مصنوعی قوی» و «هوش مصنوعی ضعیف» چه بود ؟
- نقد مخالفت های جان سرل با زبانشناسی سوسوری
- شروط لازم و کافی «فکر کردن» چیست ؟
- پرسش و پاسخ
- جلسه سوم
- رویکرد پدیدار شناسی بدنمندی و هوشمصنوعی
- توضیحی درباره کتاب «کامپیوتر چه کار نمیتواند بکند؟» نوشته دریفوس
- موضع پدیدارشناسی در برابر تفکیک سوژه و ابژه
- آیا بدن بخشی از ذهن است ؟
مدرس
ابوطالب صفدری
ابوطالب صفدری نمونه بارز و همچنین موفق مهندسی خوانده هایی است که مسیر خود را در علوم انسانی ادامه دادهاند. ابوطالب صفدری مقطع کارشناسی خود را در رشته مهندسی مکانیک و در دانشگاه تبریز به اتمام رساند اما پس از آن، برای مقطع کارشناسی ارشد و دکتری خود، رشته فلسفه علم را در دانشگاه صنعتی شریف دنبال کرد. به گفته خود او، حوزه اصلی و مورد علاقه او فلسفه ادراک است. ابوطالب صفدری در حوزه فلسفه ادراک نیز بیشتر بر رویکرد بدنمندانه ادراک است. این رویکرد که با فلاسفه نامداری مانند هوسرل و هایدگر و همچنین مرلوپونتی شناخته میشود، در سال های اخیر بیشترین جذابیت را برای ابوطالب صفدری داشته است.
مطالعه بیشتر
فلسفه هوش مصنوعی: تاملی در ماهیت هوشمندی و ماشین
فلسفه هوش مصنوعی یکی از موضوعات جذاب و بحثبرانگیز عصر ماست. این حوزه نه تنها به ما کمک میکند که معنای هوشمندی را درک کنیم، بلکه پرسشهایی عمیق دربارهی انسان، ماشین و آیندهی تکنولوژی را مطرح میکند. در این مقاله، به بررسی جنبههای مختلف فلسفه هوش مصنوعی خواهیم پرداخت و از منظرهای مختلف به این موضوع نگاه خواهیم کرد.
آیا ماشینها میتوانند فکر کنند؟ بررسی آزمون تورینگ و چالشهای آن
آزمون تورینگ، که توسط آلن تورینگ در سال 1950 معرفی شد، یکی از نخستین تلاشها برای تعریف و سنجش هوشمندی ماشین بود. در این آزمون، اگر یک ماشین بتواند از طریق یک گفتگوی متنی انسان را متقاعد کند که یک انسان است، میتوان گفت که هوشمند است.
نحوه عملکرد آزمون تورینگ
آزمون تورینگ شامل سه عامل است: یک انسان پرسشگر، یک ماشین، و یک انسان دیگر که به عنوان شاهد عمل میکند. پرسشگر باید بدون دیدن طرف مقابل تشخیص دهد کدام پاسخ از ماشین و کدام از انسان میآید. اگر ماشین بتواند به حدی قانعکننده باشد که پرسشگر را به اشتباه بیندازد، آزمون را پاس کرده است.
محدودیتها و نقدهای آزمون تورینگ
اما آزمون تورینگ به شدت مورد نقد قرار گرفته است. یکی از نقدهای اصلی این است که توانایی تقلید از رفتار انسان الزاماً به معنای فکر کردن یا داشتن درک واقعی نیست. همچنین، بحث بدن و تمایز میان انسان و ماشین نیز در این زمینه مطرح میشود. برخی معتقدند که بدن فیزیکی و تعامل آن با محیط، نقش مهمی در فرآیند فکر کردن دارد.
خودآگاهی در ماشین: معمای ذهن و آگاهی مصنوعی
یکی از مباحث اصلی فلسفه هوش مصنوعی، مفهوم خودآگاهی است. آیا ماشینها میتوانند خودآگاه شوند؟ این پرسشی است که فلسفه ذهن و هوش مصنوعی به طور مشترک به آن میپردازند.
استدلال اتاق چینی جان سرل
جان سرل، فیلسوف مشهور، در مقالهی خود استدلالی به نام "اتاق چینی" ارائه داد. او استدلال کرد که حتی اگر یک ماشین بتواند پاسخهایی معنادار به زبان چینی تولید کند، این به معنای درک واقعی زبان نیست. ماشین تنها قواعدی را دنبال میکند بدون اینکه معنای واقعی کلمات را بفهمد.
هوش مصنوعی قوی و ضعیف
سرل تفاوت میان "هوش مصنوعی قوی" (ماشینی که واقعاً میفهمد) و "هوش مصنوعی ضعیف" (ماشینی که تنها رفتار هوشمندانهای را تقلید میکند) را مطرح کرد. بسیاری از دانشمندان و فیلسوفان با این دیدگاه موافق نیستند و معتقدند که خودآگاهی ممکن است نتیجهای از پیچیدگی کافی در شبکههای عصبی و پردازش اطلاعات باشد.
نقدهای وارد بر استدلال سرل
منتقدان سرل معتقدند که این استدلال به طور کامل اهمیت ارتباط بین اجزای سیستم و پویایی شبکههای عصبی را درک نمیکند. آنها استدلال میکنند که آگاهی ممکن است به تدریج از طریق تعاملات پیچیدهی اجزای سیستم ظهور کند.
بدنمندی و هوش مصنوعی: نگاهی پدیدارشناسانه
پدیدارشناسی، شاخهای از فلسفه است که به تجربههای زیسته و نقش بدن در فرآیند درک و شناخت میپردازد. این رویکرد به ما کمک میکند که محدودیتهای هوش مصنوعی را بهتر درک کنیم.
دیدگاه دریفوس دربارهی هوش مصنوعی
هیوبرت دریفوس در کتاب خود "کامپیوتر چه کار نمیتواند بکند؟" استدلال میکند که هوش انسانی به شدت به بدنمندی وابسته است. او معتقد است که تجربهی انسانی، تعامل مستقیم با جهان فیزیکی، و توانایی درک مفاهیم ضمنی، چیزی است که ماشینها قادر به تقلید آن نیستند.
تفکیک سوژه و ابژه
پدیدارشناسی همچنین به نقد تفکیک سوژه (ذهن) و ابژه (جهان خارج) میپردازد. در این زمینه، این سوال مطرح میشود که آیا هوش مصنوعی میتواند بدون داشتن بدن واقعی، تجربهای مشابه انسان داشته باشد؟
تاریخچهی هوش مصنوعی و تحولات آن: از رویا تا واقعیت
هوش مصنوعی از زمانی که به عنوان یک رویا آغاز شد، تا امروز که به یکی از واقعیات علمی تبدیل شده است، مسیر طولانی را پیموده است. این تاریخچه را میتوان به سه دورهی اصلی تقسیم کرد:
دورههای اصلی هوش مصنوعی
دورهی اولیه (1950-1970):
تلاش برای شبیهسازی هوش انسانی از طریق الگوریتمهای ساده.
دورهی رکود (1970-1990):
کاهش علاقه به هوش مصنوعی به دلیل محدودیتهای فناوری.
دورهی مدرن (1990 تاکنون):
پیشرفت در یادگیری ماشین و شبکههای عصبی.
هوش مصنوعی موقعیتمند
یکی از مفاهیم مهم در این دورهی مدرن، "هوش مصنوعی موقعیتمند" است که تأکید دارد هوش مصنوعی باید بتواند درک عمیقتری از زمینهها و شرایط مختلف داشته باشد. این امر به توسعهی سیستمهای هوشمند امروزی کمک شایانی کرده است.
فلسفه تکنولوژی و هوش مصنوعی: تأملی در ابزار بودن تکنولوژی
فلسفه تکنولوژی یکی دیگر از حوزههایی است که به بررسی هوش مصنوعی میپردازد. پرسش اصلی این است که آیا تکنولوژی صرفاً یک ابزار خنثی است یا میتواند بر ارزشها و رفتارهای انسانی تأثیر بگذارد؟
تأثیرات فلسفی و اجتماعی هوش مصنوعی
هوش مصنوعی نه تنها امکانات جدیدی را فراهم کرده، بلکه چالشهای اخلاقی و فلسفی بسیاری را نیز به همراه آورده است. این چالشها شامل مسائلی مانند حریم خصوصی، بیکاری ناشی از اتوماسیون، و حتی خطرات احتمالی از هوش مصنوعی پیشرفته میشود.
چالشها و فرصتها
از یک سو، هوش مصنوعی میتواند ابزار قدرتمندی برای حل مشکلات پیچیده باشد. از سوی دیگر، نیاز به ایجاد چهارچوبهای اخلاقی برای استفادهی صحیح از آن احساس میشود. در نهایت، این فلسفه تکنولوژی است که به ما کمک میکند از این ابزار به گونهای مسئولانه و هوشمندانه استفاده کنیم.
فلسفه هوش مصنوعی، همچنان یک موضوع باز و پویا است که به ما کمک میکند نه تنها تکنولوژی را بهتر درک کنیم، بلکه به سوالات عمیقتر دربارهی ماهیت انسان و هوشمندی نیز پاسخ دهیم. با پیشرفت سریع این حوزه، باید همچنان به تفکر فلسفی دربارهی پیامدها و معانی این تحولات ادامه دهیم.
فهرست محتوای دوره
(برای ثبت نظر، باید دوره را خریده باشید.)
(5 از 5 | 1 نظر)
یک دوره به شدت خوب و مختصر در مورد هوش مصنوعی و تفاوت انسان با هوش مصنوعی امیدوارم در آینده باز هم دوره های هوش مصنوعی تولید شود