سورن کیرکگارد
سرفصلهای دوره
- جلسه اول
- چرایی اهمیت کیرکگور در مطالعات فلسفی
- اندیشیدن به زندگی بشر به جای پرسشهای انتزاعی
- کیرکگور، فیلسوف ضد عقلگرایی و متکلم الهیدان یا سردمدار اگزیستانسیالیسم؟
- چگونه معنادار زیستن؟ پرسش اصلی کیرکگور
- اهمیت مطالعه زندگی فیلسوف
- تعارض کیرکگور با هگل و منطق دیالکتیکی و تالیف کتاب (این یا آن)
- چگونه مهمترین وظیفه در زندگی، یافتن معنا برای آن است؟
- من باید با آزادی چه کنم؟
- جلسه دوم
- آزادی در انتخابهای اخلاقی در اندیشه کیرکگور و رد جبر زمانه هگلی
- جانمایه دیدگاه اگزیستانسیالیسم
- صیرورت و دلهره: دو نتیجه مهم آزادی
- منشا ترس درونی است یا بیرونی؟
- دو راهی پیش روی انسان: انکار آزادی یا تمرکز روی آزادی و فردیت
- شباهت مرحله توده و پرواگری در اندیشه کیرکگور با داسمن و دازاین هایدگر
- بررسی مراحل اصلی در اندیشه کیرکگور: کامجویی، آگاهی
- انسان برای گریز از ملال چه میکند؟
- بررسی مفهوم اخلاق آفاقی با مفهوم اخلاق انفسی
- مهمترین دغدغه انسان اخلاقی چیست؟
- تجربه نومیدی در زندگی اخلاقی
- وجه ایجابی و سلبی در اندیشه کیرکگور
- جلسه سوم
- ساحتهای فرعی و ساحتهای اصلی در زندگی انسان
- مفهوم شهسوار ایمان در اندیشه کیرکگور
- رواندرمانی اگزیستانسیالیسم به دنبال اندیشه کیرکگور
- معرفی آثار و منابع و کتب مربوط به کیرکگور
- تاثیر کیرکگور بر اندیشمندان اگزیستانس
مدرس
حسین محمودی
حسین محمودی دکترای تخصصی «فلسفة دین و مسایل کلامی جدید» میباشد، او مطالعات و تحقيقاتی در زمينههای: فلسفه دين، فلسفه اخلاق، فلسفههای اگزیستانس، اديان و مذاهب، كلام و عرفان اسلامي را در کارنامه خویش دارد،او همچنین سابقه تدریس در دانشگاه و مراکز دیگر را نیز داشته است.
مطالعه بیشتر
سورن کیرکگور: زندگی از دریچه آثارش
سورن کیرکگور (1813–1855)، که اغلب "پدر اگزیستانسیالیسم" نامیده میشود، زندگیای داشت که عمیقاً با نوشتههای فلسفی و الهیاتیاش در هم تنیده بود. او از طریق آثارش، کشمکشهای شخصی، اعتقادات دینی و تأملات فلسفیاش را با ما در میان گذاشته است. در این مطلب، زندگی کیرکگور را همانگونه که در متون اصلیاش منعکس شده است، بررسی میکنیم تا چهره واقعی او را بهتر بشناسیم.
دوران کودکی و «ترس و لرز»
کیرکگور در کپنهاگ دانمارک و در یک خانواده به شدت مذهبی به دنیا آمد. پدرش، میشائیل کیرکگور، شخصیتی سختگیر بود که مسیحیتی آمیخته به احساس گناه را در زندگی سورن به جا گذاشت. این تربیت مذهبی در کتاب ترس و لرز (1843) بازتاب یافته است؛ اثری که داستان ابراهیم و اسحاق را بهعنوان نمادی از تناقضات ایمان بررسی میکند.
در این کتاب، کیرکگور ابراهیم را «شوالیه ایمان» توصیف میکند، فردی که با اعتماد کامل به خدا، حتی در برابر خواستهای به ظاهر غیرمنطقی، تسلیم میشود. این داستان، بازتابی از تجربیات شخصی کیرکگور در مواجهه با ایمان، احساس گناه موروثی و الزامات رابطه با خدا است. اضطرابی که ابراهیم در این روایت تجربه میکند، آینهای از کشمکشهای درونی کیرکگور در تلاش برای آشتی با ایمان و معنویت است.
نامزدی شکستخورده و «یا این یا آن»
یکی از رویدادهای مهم زندگی کیرکگور، شکستن نامزدیاش با رژین اولسن بود. این اتفاق تأثیر عمیقی بر افکار و نوشتههای او گذاشت. در کتاب یا این یا آن (1843)، کیرکگور دو دیدگاه متضاد از زندگی را ارائه میدهد: زندگی زیباشناختی و زندگی اخلاقی.
زندگی زیباشناختی به دنبال لذت و زیبایی است، در حالی که زندگی اخلاقی بر مسئولیت و تعهد تأکید دارد. شخصیت «الف» در این کتاب بازتابدهنده گرایشهای زیباشناختی کیرکگور، عشق او به هنر و تمایلات رمانتیک اوست. در مقابل، قاضی ویلهلم که نماینده دیدگاه اخلاقی است، به تعهد و مسئولیت تأکید میکند. تصمیم کیرکگور برای پایان دادن به نامزدیاش را میتوان تلاشی برای زندگی اخلاقی دانست، جایی که او خوشبختی شخصی را برای هدفی بزرگتر قربانی کرد.
جهش ایمان در «پسنوشت ناتمام»
رابطه کیرکگور با مسیحیت در گذر زمان عمیقتر شد. در کتاب پسنوشت ناتمام فلسفی (1846)، او بر اهمیت حقیقت ذهنی و «جهش ایمان» تأکید میکند. او در این اثر، عقلگرایی فلسفه هگلی را نقد کرده و ادعا میکند که مسیحیت واقعی نیازمند تعهدی شخصی و فردی است.
جهش ایمانی که او در این کتاب توضیح میدهد، بازتاب تصمیم شخصی خودش برای پذیرش زندگیای تنها و اغلب درکنشده در جستجوی ایمان اصیل است. کیرکگور باور داشت که مسیحی حقیقی بودن نیازمند ایستادن فردی در برابر خدا و بیاعتنایی به تأیید اجتماعی یا نهادی است.
حمله به مسیحیت رسمی در «لحظه»
در سالهای پایانی زندگی، کیرکگور نقد تندی علیه کلیسای رسمی دانمارک را در مجموعه نوشتههایی به نام لحظه (1855) مطرح کرد. او کلیسا را به خیانت به ذات مسیحیت متهم کرد و آن را به تسلیم ایمان در برابر هنجارهای اجتماعی متهم ساخت.
این حملات، از باور کیرکگور به این ناشی میشد که مسیحیت بیش از حد راحت و نهادی شده است. او خود را پیامبری میدید که مردم را به ایمان رادیکال و چالشبرانگیز عهد جدید فرا میخواند. در این نوشتهها، انزوای شخصی و احساس مأموریت او بهخوبی مشهود است.
اندیشه درباره رنج در «بیماری تا پای مرگ»
در کتاب بیماری تا پای مرگ (1849)، کیرکگور به بررسی یأس بهعنوان وضعیتی روحی میپردازد. او یأس را نه صرفاً روانشناختی، بلکه روحانی میداند؛ نوعی شکست در هماهنگی با خدا.
این اثر بازتابی از کشمکشهای شخصی کیرکگور با افسردگی است؛ چیزی که او آن را «خار در گوشت» مینامید. او این احساسات را بخشی از فراخوان الهی خود میدانست و آنها را به تأملی عمیق در مورد وجود انسانی تبدیل کرد.
عشق ابدی در «کارهای عشق»
در کتاب کارهای عشق (1847)، کیرکگور درباره عشق مسیحی صحبت میکند و بر فداکاری و ابدیت عشقی که در خدا ریشه دارد، تأکید میکند.هرچند کیرکگور اغلب زندگیای تنها داشت، نوشتههای او درباره عشق نشاندهنده همدلی عمیق و تمایل او برای هدایت دیگران به سمت درک عمیقتر از عشق مسیحی است.
نتیجهگیری: زندگی کیرکگور در آثارش
زندگی و آثار سورن کیرکگور جداییناپذیرند. نوشتههای او بازتابی از تجربیات شخصیاش هستند، نه صرفاً اندیشههایی فلسفی. از اضطراب وجودی ترس و لرز گرفته تا نقدهای تند لحظه، کیرکگور با نوشتههایش ما را به جستجوی حقیقت دعوت میکند. زندگی او گواهی بر شجاعت زیستن بهطور اصیل است، حتی در مواجهه با تردیدها و سختیها.
فهرست محتوای دوره
(برای ثبت نظر، باید دوره را خریده باشید.)